مقدمه
SSADM يکي از اعضاي خانواده روشهاي توسعه سيستمهاي اطلاعاتي است که از ابتداي دهه 1980، به عنوان مهمترين روش تحليل و طراحي سيستمهاي اطلاعاتي در انگلستان به کار گرفته شده است.
اين روش در ابتدا توسط مهندسين مشاور مديريت سيستمهاي لارمونت و بورچت (LBMS) معرفي شد و سپس با همکاري آژانس مرکزي مخابرات و محاسبات ماشيني (CCTA) که مسئول آموزش کامپيوتر و تأمين سختافزار جهت سازمانهاي دولتي در انگلستان ميباشد، توسعه يافت.
روش پيشنهادي LBMS در سال 1981مقبوليت عام يافت و در پروژههاي متعددي به کار گرفته شد. در ژانويه 1983، اين روش به عنوان روش رسمي در پروژههاي دولتي انگلستان برگزيده شد. از آن سال، اين روش مرتباً بهنگام شده و روايت 4آن در ژوييه 1990منتشر شد. در اواخر دهه 1980، CCTA روش SSADM را به عنوان يک "استاندارد باز" جهت توسعه سيستمها مطرح نمود. در سال 1992، روايت 4اين روش به عنوان استاندارد کامل مورد موافقت قرار گرفت و به عنوان روش استاندارد دولتي بريتانيا پذيرفته شد. جهت استاندارد شدن اين روش، محصولات، روش ارائه و مدل ساختاري SSADM بسيار بيشتر از تکنيکهاي آن مورد توجه قرار گرفت.
از سال 1988، CCTA بر آن شد که SSADM را از انحصار کاربران دولتي خارج ساخته و در ميان کاربران عمومي نيز ترويج دهد. براي اين امر يک سري واحدهاي درس توسط گروه آزمون سيستمهاي اطلاعاتي جامعه انفورماتيک بريتانيا طراحي و به کارآموزان گواهينامه تخصصي در SSADM اهدا شد. اين امر به جايي منتهي شد که از سال 1991تمام قراردادهاي مشاوره در زمينه توسعه سيستمهاي اطلاعاتي با SSADM براي دولت بايستي با ارائه اين گواهينامه انجام ميپذيرفت. در حال حاضر، همه ساله تنها در انگلستان چندين پروژه ميليارد پاوندي به کمک روش SSADM انجام ميپذيرد.
در مجموع بايد گفت که SSADM چنين به نظر ميرسد که در ميان متدولوژيهاي توسعه سيستمهاي اطلاعاتي عمر درازي داشته است.
مبانی و مفاهیم
الف) دادهگرايي : SSADM يک متدولوژي دادهگرا است و بر روي مدلسازي داده و تشکيل پايگاههاي داده تأکيد دارد. دادهها، به مراتب از فرآيندها و يا روالهايي که بر روي آنها عمل ميکنند، پايدارتر هستند. به همين دليل، داده جوهره پايدار هر سيستم اطلاعاتي است.
سيستمها داراي ساختار دادههاي زيربنايي هستند که با گذشت زمان بسيار کم تغيير مييابد، در حاليکه فرآيند و نيازمنديهاي پردازشي موجود در سطح يک سازمان دائماً دستخوش تغيير است. از اين روست که روش SSADM بهدرستي، براي طراحي سيستمهاي اطلاعاتي کارآمد، بيش از هرچيز بر شناسايي ماهيت و چگونگي دادههاي سازمان مورد مطالعه تأکيد ورزيده و از همان مراحل اوليه مدلسازي ساختار دادههاي زيربنايي را جزء اهداف اصلي خود قرار ميدهد. معماري سيستم در متدولوژي SSADM بر مبناي مدلسازي ساختار دادههاي زيربنايي سازمان بنا ميگردد.
ب) اصل نمودارسازي : بهترين، گوياترين و سريعترين وسيله برقراري ارتباط با کاربران، استفاده از نمودارها براي مستندسازي و طراحي سيستم است.
SSADM در اين اصل با بيشتر متدولوژيهاي ساختيافته مشترک است. تمامي متدولوژيهاي ساختيافته بر استفاده از نمودارها براي مستندسازي يا طراحي سيستم تأکيد دارند و چنانکه ديديم اين ويژگي از مميّزات ذاتي روشهاي ساختيافته است. اصل نمودارسازي در روش SSADM از اهميت خاصي برخوردار است، به طوري که محصول نهايي مراحل مختلف اين روش در قالب يک يا چند نمودار ارائه ميگردد.
ج) درگير نمودن کاربر : در روش SSADM، شيوه کار به گونهاي است که از همان مراحل ابتدايي کاربران درگير عمليات تحليل و طراحي ميگردند و به نوعي متعهد به توسعه سيستم خود هستند. اين ويژگي اساسي، سبب ميشود که در تمامي مراحل، مشخصات سيستم طراحي شده با نيازهاي کاربر منطبق باشد و از خطر توليد سيستمي ناکارآمد جلوگيري گردد. اين امر همچنين سبب ميگردد که نواقص سيستم، پيش از تکميل آن، تا حدود زيادي مرتفع گردد.
د) تضمين کيفيت : تضمين کيفيت يکي از ارکان اساسي در روش SSADM به شمار ميرود. پايان هريک از مراحل SSADM با تضمين کيفيت محصولات آن مرحله همراه است. محصولات نهايي هر مرحله، از نظر کيفيت، تماميت، سازگاري و کارآيي از چندين جنبه توسط مديران، کاربران، توسعهدهندگان و کارشناسان به طور دقيق ارزيابي ميشوند.
ه) طراحي منطقي پيش از طراحي فيزيکي : در SSADM، پيش از طراحي فيزيکي، نيازمنديها به صورت اصطلاحات منطقي تعريف ميگردند. طراحي منطقي مستقل از سختافزار و نرمافزار انجام ميگيرد. اين امر به توسعهدهندگان کمک ميکند که با سرعت مسئله را شناسايي کرده و از بروز موارد غير ضروري در مراحل ابتدايي توسعه جلوگيري نمايند. همچنين قويترين ارتباط ميان کاربران و توسعهدهندگان سيستم در مرحله طراحي منطقي به وجود ميآيد.
SSADM نيز مانند بسياري از روشهاي ساختيافته، توليد يک سيستم اطلاعاتي را در قالب يک پروژه مهندسي ميبيند و از اين رو انگاره کنترل پروژه در اين روش نيز مورد توجه قرار ميگيرد. در SSADM روشهاي به کار گرفته شده، تمامي مراحل زيستچرخ توسعه سيستم (SDLC) را پوشش ميدهد، با اين تفاوت که درSSADM مراحل اوليه SDLC، يعني از مرحله امکانسنجي تا مرحله طراحي به طور کامل پشتيباني شده، اما مراحل ساخت، توليد و نگهداري به طور جزيي پشتيباني ميگردد. همانگونه که ذکر گرديد، SSADM يک روش دادهگرا است. در اين متدولوژي ساختار منطقي دادههاي سيستم، هستندهها و روابط دروني آنها را مدلسازي ميکند. SSADM براي طراحي کامل منطقي دادهها از دو تکنيک "سازماندهي منطقي دادهها" و "تجزيه و تحليل رابطهاي دادهها" استفاده کرده و نتايج آنها را با يکديگر تلفيق ميکند.
سازماندهي منطقي دادهها، رويکردي از بالا به پايين است که هم براي طراحي پايگاههاي داده و هم براي توسعه سيستم مورد استفاده قرار ميگيرد. مدلسازي هستندهها، مدلسازي دادهها و مدلسازي رابطه هستندهها، همگي بخشي از عمليات سازماندهي منطقي دادهها به شمار ميروند.
تجزيه و تحليل رابطهاي دادهها، رويکردي از پايين به بالا است که در آن کوچکترين اجزاي اطلاعاتي به طور دقيق مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرند تا يک سازماندهي کامل و انعطافپذيري از دادهها توليد نمايند.
تشريح متدولوژي SSADMدر تجزيه و تحليل و طراحي سيستمها :
اصول مرجع نقطه شروع SSADM وبيانگر اهداف شرکت ومنابع قابل حصول در راستاي آن است در برخي موارد،گزارش مرحله امکانسنجي که از قبل تهيه ميشود ، دومين ورودي SSADM راتشکيل ميدهد خروجيهاي SSADM را نيز ، مشخصات برنامه ها، پايگاه داده ها جهت برنامه پياده سازي سيستم راهنماي کاربران و راهنماي عمليات تشکيل ميدهند.
مراحل SSDAM به گونه اي تدوين شده اند که هر مرحله داراي هدفي کاملاٌ روشن و محدوده اي معين است و شامل مجموعهاي مشخص از خروجيها است
مراحل SSADM :
مرحله1 : تحليل
مرحله1 اصول مرجع و گزارش امکانسنجي را به صورت اختياري مورد استفاده قرارداده و در نهايت مدل منطقي سيستم موجود را ايجاد مينمايد.
اين مرحله با بررسيهاي مقدماتي پيرامون سيستم جاري شروع ميشود و نتايج آن، درايجاد نمودارهاي جريان داده و مدل موجوديت به کار گرفته ميشود در طي ساخت مدل ودر خلال بررسيهاي مقدماتي مشکلات سيستم موجود و نيازمنديهاي سيستم مطلوب مشخص خواهد شد.
مرحله 2: مشخصات نيازمنديها
اين مرحله به 3 بخش تقسيم ميشود :
در بخش اول مدلهاي وضعيت موجود را به عنوان ورودي گرفته و قبل از ايجاد مدلهاي سيستم مطلوب به بهينهسازي مطلوب آنها ميپردازد. مدلهاي مطلوب نتيجه حل مشکلات به دست آمده و نمايش نيازمنديهاي سيستم جديد ميباشند. نمودارهاي منطقي سيستم مطلوب ( نمودارهايي ازآنچه که سيستم انجام ميدهد در مقابل نمودارهاي فيزيکي که نحوه انجام کارها را نشان ميدهند ) از روي نمودارهاي منطقي سيستم موجود و مدل موجوديت مطلوب ازمدل موجوديت جاري به دست ميآيند.
بخش دوم به مستند سازي تفصيلي مدلها ميپردازد. شرح موجوديتها و ورودي / خروجي هاي هر کارکرد به صورت فهرستي از ويژگيها مستند ميشوند.
در بخش سوم ، ديدگاه تفصيلي نسبت به سيستم را ارائه ميدهد ، اين ديدگاه علاوه بر ديدگاه ايستا از سيستم که توسط نمودارهاي جريان دادها (DFD ) ها و مدل موجوديتها ( EM ) ها به دست ميآيد، تاثير کارکردها را در طي زمان به نمايش ميگذارد اين ديدگاه پويا بوده و درک اوليه اي از وظايف ايجاد شده در سيستم جديد را به دست ميدهد.
هدف مرحله 2 ايجاد مجموعهاي از مستندات روشن ، دقيق ، خالي از تعارض و کامل مي باشد که تعيين کننده سيستم مطلوب بوده وبه خوبي توسط کاربر قابل درک مي باشد .
مرحله 3 انتخاب گزينه مطلوب :
اين مرحله با اخذ مشخصات نيازمنديها اقدام به تبديل آن به نيازمنديهاي فيزيکي مي نمايد . در طي اين مرحله ، DFD منطقي مطلوب به DFD فيزيکي مطلوب تبديل مي شود . براساس نمودارهاي منطقي (آنچه سيستم جديد نياز دارد) نمودارهاي فيزيکي (چگونگي تامين اين نيازها ) مدلسازي مي شوند. هدف اين مرحله، انتخاب روش پيادهسازي فيزيکي جهت توسعه آتي سيستم است .انتخاب گزينه سيستم از فهرستي کوتاه از ميان گزينههاي مورد نظر توسط کاربرد و با کمک سيستم پروژه صورت مي گيرد.
مرحله 4 طراحي منطقي دادهها :
مرحله 4 شرح وروديها و خروجيها را براي ايجاد ساختار دادهها در سومين شکل هنجاري آن به کار ميگيرد براساس اين ساختار مدل موجوديت و شرح آنها تهيه شده ، سپس با مدلي که قبلا در مرحله 2 ايجاد شده بود ، مقايسه ميگردد . اختلاف بين اين دو دسته ، براساس نيازمنديهاي سيستم ونيز نظريات کاربر رفع شده ودر نهايت مجموعه اي از شرح موجوديتها و مدل منطقي آنها جهت استفاده در مراحل «5» و «6» آماده ميگردند.
هدف مرحله4 اين است که اطمينان حاصل گردد ساختار داده ها و روابط ميان آنها کاملا تشريح و درک شدهاند . در اين مرحله شرح و موجوديتها و مدل آنها به صورت پائين به بالا ايجاد ميگردند.
اين در حالي است که در طي مرحله 2 آنها به صورت بالا به پائين به وجود آمده بودند . نتيجه اين رويکرد ما را مطمئن مي سازد که مدل موجوديت و شرح آنها ، با کيفيتي عالي تهيه شده و در اختيار مراحل 5و 6 قرار ميگيرد.
مرحله 5 : طراحي منطقي پردازشها :
اولين وظيفه در اين مرحله ، فهرست کردن کارکردها از روي DFD فيزيکي مطلوب مي باشد . کارکردها براساس نوع پردازش آنها و نيز مدت زمان پردازش و اقتضائات دسترسي به دادهها فهرست ميشوند . هرپردازش شامل يک يا چند کارکرد متعلق به DFD ميباشد . براي هر پردازش منطقي ، شرح پردازش که شامل عمليات ضروري جهت اجراي آن ميباشد ، تهيه ميگردد . اين شرح منطقي پردازش به عنوان خروجي مرحله 5 قلمداد ميشود .
هدف مرحله 5 دسته بندي کارکردها در داخل پردازشهاي منطقي ، بر اساس نيازمنديهاي پردازشي و تشريح تفصيلي اين پردازشها ميباشد
مرحله 6 طراحي فيزيکي :
در اين مرحله مدل موجوديت منطقي و شرح آنها با به کارگيري رويههاي که منعکس کننده سخت افزارها و نرمافزارهايي که مورد نظر سيستم مي باشند ، به مشخصات پرونده ها يا پايگاه دادها تبديل ميگردند. سپس مشخصات پروندها يا پايگاه دادهها با به کارگيري مجموعهاي از رويهها به همراه شرح منطقي پردازش به مشخصات برنامه تبديل ميگردند .
قبل از نهايي کردن مشخصات پروندهها ، پايگاه دادهها و برنامه ، بهينه سازي و تنظيم مشخصات ، صورت ميگيرد . در اينجا مشخصات سيستم کامل شده و مرحله 6 با تهيه برنامه پيادهسازي، شامل برنامهنويسي استقرار سيستم جديد به جاي قديم ، راهنماي عمليات و راهنماي کاربران و همچنین تست و نگهداری آن به پايان ميرسد.
ابزار های SSADM
يکي از مزاياي مهم SSADM استفاده از طيف وسيعي از ابزارها و تکنيکها براي پيشبرد مراحل توسعه سيستم مي باشد. SSADM ابزارهاي استاندارد مختلفي براي اجراي هر گام و هر عمل ارائه مي نمايند. ابزارهاي مورد استفاده در متدولوژي SSADM را مي توان به دو دسته ابزارهاي نموداري و غيرنموداري تقسيم نمود. در اين قسمت، به طور خلاصه به معرفي پاره اي از مهمترين ابزارها و روشهاي اين متدولوژي مي پردازيم :
ابزارهاي نموداري
نمودارهاي جريان داده (DFD)
DFD يکي از پرکاربردترين ابزارها در SSADM به شمار مي رود. اين مدل در عين سادگي، ابزار ارتباطي بسيار پر قدرتي به شمار مي رود که به راحتي براي کاربر قابل فهم مي باشد. هر DFD ارائه کننده يک سيستم اطلاعاتي از ديدگاه جهت حرکت داده مي باشد که شامل داده هاي ورودي و خروجي به سيستم مورد مطالعه مي باشد. مزيت ديگرDFD قابليت ترسيم آن در سطوح اطلاعاتي مختلف مي باشد. بنابراين يک نمودار مي تواند ديدگاهي کلي از محدوده مورد مطالعه را به دست دهد. DFD ها معمولا توسط اطلاعات جزيي که در فرهنگ داده ها نگهداري ميشود، پشتيباني مي گردد. اين نمودارها جهت تعيين خطوط کلي فعاليتهاي موجود مورد استفاده قرار مي گيرند و ابزار مفيدي براي انجام مصاحبه ها به شمار مي روند.
تکنيک DFD در حقيقت براي نخستين بار در روش دومارکو معرفي گرديد که با کمي تغيير در علامت گذاريها، در روش SSADM هم به کار گرفته ميشود.
DFD ها به طور وسيعي در مراحل اوليه SSADM براي تعريف سيستم اطلاعاتي به کار گرفته مي شوند. اين نمودارها، همچنين ابزار مهمي براي ارتباط با کاربر در خلال تعريف و انتخاب گزينه سيستم کاري به شمار مي رود. در هر حال، استفاده از DFD ها بعد از گام استخراج کارکردهاي سيستم به پايان مي رسد.
تضمين کيفيت
همانطور که پيش از اين نيز گفته شد، SSADM تأکيد بسياري بر بازبيني هاي رسمي تأييد کيفيت در انتهاي هر مرحله دارد. حصول اطمينان از اينکه محصولات هر مرحله از نظر تکنيکي صحيح و مطابق با کار انجام گرفته در مرحله پيشين، بنا ميشود، در سراسر پروژه برقرار است . بديهي است با شالوده هاي ضعيف، خطر ضعيف بودن کارهاي بعدي افزايش مي يابد.
محصولات هر مرحله بايد از سوي تيمي متشکل از کاربران مسئول که اجازه دارند درباره تداوم پروژه اظهار نظر نمايند و در نهايت فردي که در SSADM متبحر باشد مورد بازنگري قرار گيرد. اين عمل به صورت رسمي انجام مي گيرد تا پيش از اصلاح خطاهاي شناسايي شده از سوي تجديد نظرکنندگان، آغاز مراحل بعدي ممکن نباشد.
برآورد پروژه
برآورد پروژه از جمله تکنيکهايي است که انجام مراحل مختلف SSADM را تسهيل مي کند. پس از ترسيم نمودار اوليه جريان داده ها و ساختار منطقي داده ها، از تکنيک برآورد پروژه براي برآورد تعداد نمودارهايي که در سراسر پروژه تکميل خواهد شد، استفاده ميشود. نتايج حاصل از رهنمودهاي برآورد طي پروژه پالايش مي شوند. برآوردهاي انجام شده در آغاز پروژه، دقيق نيستند اما ايده هايي در مورد بزرگي و اهميت پروژه، ارائه مي دهند.
کاربردها
CCTA که مسئول توسعه متدولوژي SSADM است، در برنامه هاي راهبردي خويش جهت توسعه سيستمهاي اطلاعاتي، به يک رهيافت برنامه ريزي و تحليل سازمان نگر معتقد مي باشد. تکنيکهاي به کار گرفته شده در اين رهيافت همگي مبتني بر شرايط سازمان بوده و فرصت هاي بهبود اين شرايط را معرفي مي کنند.
رهيافت سازمان نگر به طرز عميقي بر فلسفه، ابزارها، تکنيکها و نحوه مستندسازي SSADM تأثير گذاشته است . اين تأثير SSADM را جهت ارائه راه حلهاي جامع و يکپارچه اطلاعاتي براي سازمانهاي گسترده مناسب ساخته است .
SSADM يک متدولوژي جامع نگر است که تمام مراحل زيست چرخ را کم و بيش پوشش مي دهد.
پشتیبانی
همانطور که گفته شد خاستگاه SSADM کشور انگلستان است و بيشتر پروژه هاي بزرگي که با استفاده از اين متدولوژي انجام شده مربوط به اين کشور بوده است . از اين رو بديهي است که هرگونه مستندات و يا انتشارات دست اول راجع به اين روش را بايستي از طريق منابع انگليسي جستجو نمود. ساختار SSADM قابل تدريس بوده و در بسياري از دانشگاه ها بريتانيا اين متدولوژي براي واحدهاي سيستم اطلاعاتي انتخاب ميشود.
پس از آنکه در ابتداي دهه 198شرکت "مهندسين مشاور مديريت سيستم هاي لارمونت و بورچت " SSADM را به جهان معرفي نمود، آژانس مرکزي مخابرات و محاسبات ماشيني (CCTA) انگلستان وظيفه پشتيباني و توسعه اين متدولوژي را عهده دار شد. در حقيقت بايستي گفت که بدون فعاليتهاي CCTA، بي شک SSADM موقعيت کنوني خويش را نداشت .
در حال حاضر CCTA بزرگترين حامي SSADM در سراسر جهان محسوب ميشود. اين آژانس در وهله اول از ابتداي معرفي SSADM همواره در صدد تهيه روايتهاي جديدي از اين متدولوژي بوده است که آنها را به وسيله انتشارات خويش پشتيباني مي کند. هم اکنون CCTA بسياري از فعاليتهايي را که در زمينه ترويج ابزارها و تکنيکهاي SSADM، تهيه CASE هاي پشتيباني کننده اين متدولوژي و انتشار مدارک و مستندات مربوط به اين متدولوژي انجام ميشود، مورد حمايت قرار مي دهد.
امروزه SSADM در خارج از انگلستان نيز يک متدولوژي کاملا شناخته شده است . به گفته طرفداران اين متدولوژي، تاکنون نزديک به 14سازمان SSADM را براي ساماندهي اطلاعات خويش برگزيده اند، 28 مؤسسه آموزشي آن را تدريس مي کنند و 3ابزار CASE پشتيباني آن را به عهده دارند.
SSADM از پشتيباني قوي ابزارهاي CASE برخوردار است . از سال 1989، اين متدولوژي توسط اين ابزارها حمايت مي شده است . شرکت ORACLE از طريق محصولي با نام تجاري CASE*METHOD اين متدولوژي را حمايت کرده و شرکت IBM نيز ابزار پشتيباني SSADM را با نام تجاري AD/cycle روانه بازار ساخته است .
SSADM در کشور ما نيز متدولوژي شناخته شده اي به شمار مي رود و به صورت پراکنده در برخي پروژه ها به کار گرفته شده است . همچنين مستندات و مراجعي به زبان فارسي در مورد اين متدولوژي وجود دارد.
SSADM ارزیابی مدل
پس از مطالب گفته شده پيرامون متدولوژي SSADM، حال زماني است که مي توانيم درباره ميزان کارآيي اين متدولوژي در شرايط خاص ايران به داوري بنشينيم .
همانطور که گفته شد متدولوژي SSADM يک متدولوژي داده مدار است و توجه خاصي به طراحي پايگاه هاي اطلاعاتي دارد. اين خصلت مي تواند براي به کارگيري اين روش در طراحي سيستم هاي اطلاعاتي گسترده يک امتياز کلي تلقي گردد. از سوي ديگر اين متدولوژي در سطح کشور، متدولوژي شناخته شده اي به شمار مي رود و بسياري از نهادها و مراکز مرتبط با مقوله طراحي سيستم حداقل به طور کلي با آن آشنايي دارند. قابل دسترس بودن پاره اي از مستندات و مکتوبات تشريح کننده اين متدولوژي در سطح کشور از ديگر مزاياي عمده اين روش است . اکثر ابزارهاي CASE متداول در ايران، اين متدولوژي را پشتيباني مي کنند.
يکي از بزرگترين نقاط ضعف SSADM، اهميت نسبتاً ناچيزي است که در آن به مرحله برنامه ريزي راهبردي داده ميشود. به همين دليل اکثر سازمانهايي که به دنبال راه حلهاي جامعي براي سيستم هاي اطلاعاتي خود مي گردند، به سراغ متدولوژيهاي ديگري که به برنامه ريزي راهبردي بهاي بيشتري مي دهند، رفته اند.
منابع
اصول، مراحل و تکنيکهاي SSADM مفصلا در کتاب زير تشريح شده است :
Downs, E., Structured Analysis and Design Method: Application and Context, Prentic-Hall, 1992
کتابهاي زير را مي توان به عنوان مراجع رسمي متدولوژي به کار برد:
Eva, M., SSADM Version 4: A User's Guide, 2nd ed., McGraw-Hill, 1994
Weaver, P.L., Practical SSADM Version 4: A Complete Turorial Guide, Pitman, 1993
شرح کوتاه و گويايي از روش SSADM را مي توان در منبع زير يافت : (بخش 5.6)
Avison, D.E. and Fitzgerald, G., Information Systems Development:
Methodologies, Techniques and Tools, 2nd edition, McGraw-Hill, 1995
از جمله مراجع فارسي، کتاب زير قابل ذکر است :
اشورت، ک . و گودلند، م .، روش ساخت يافته تجزيه و تحليل و طراحي سيستم ها، ترجمه شهناز پيروزفر، انتشارات دانشگاه هرمزگان، 1377